بار ها شده بود که احمد آقا در مسجد برای ما صحبت می کرد و بچه ها یکی یکی به جمع ما وارد می شدند. ایشان با تواضع جلوی پای همه ی این بچه ها بلند می شد و به آن ها احترام می کرد.
خدا می داند که احترام و ادبی که ایشان برای بچه ها قائل بود چقدر در روحیه آن ها تاثیر داشت.
بچه هایی که تشنه محبت بودند با یک مربی ارتباط داشتند که اینگونه برای آن ها احترام قائل بود.
فراموش نمی کنم. احمد آقا هیچ گاه از کار ها و اعمال عرفانی خودش حرفی نمی زد، بلکه با ادب و رفتار خود و دیگران را عامل به دستورات دین می کرد.
ما خودمان حجاب هستیم، بین خودمان و وجه الله، اگر چنانچه کسی فی سبیل الله و در راه خدا این حجاب ها را شکست و آنچه که داشت که عبارت از حیات خودش بود، تقدیم کرد، این مبدأ همه حجاب ها را شکسته است، خود را شکسته است و هر چه داشته است در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم کرده است. ...ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدان مان فاصله ای طولانی را باید بپیماییم. . در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو می نماییم.