شهید احمد علی نیّری

شادی ارواح طیّبه شهدا صلوات؛

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید احمد علی» ثبت شده است

غبطه می خورم!

فراموش نمی کنم. یک بار حضرت آیت الله حق شناس نماز خواندن ایشان را دید. آن موقع احمد آقا در سنین نوجوانی بود. بعد به حجت الاسلام حاج حسین نیری (برادر احمد آقا) گفت: من به حال و روز این جوام غبطه می خورم!

و من شک ندارم که همۀ اینها از توجه فوق العادۀ احمد آقا به نماز نشئت می گرفت. او بندۀ واقعی پروردگار بود.



منبع: عارفانه ص40

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
شهید احمد علی نیری

نماز خاشعانه!

راوی: استاد محمد شاهی

یکبار وقتی احمد آقا نماز را شروع کرد به آنجا رفتم و در کنارش مشغول نماز شدم. دقایقی بعد از این کار خودم پشیمان شدم!

احمد آقا بعد از اینکه نماز را شروع کرد به شدت منقلب شد. بدنش می لرزید. گویی یک بنده ی حقیر در مقابل یک سلطان با عظمت قرار گرفته است.

نماز احمد آقا آن گونه بود که ما از بزرگان دین شنیده بودیم. او در نماز عبد ذلیل در مقابل پروردگار جلیل بود. و اگر ایشان در زندگی به مراتب بالای کمال رسید، به دلیل همین افتادگی در پیشگاه پروردگار بود.



منبع: عارفانه ص37

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شهید احمد علی نیری

آن روز ها (شهید احمد علی نیری)

 راوی: مادر شهید

...من وحاج محمود (پدر شهید) در روستای آینه ورزان دماوند به دنیا آمدیم .دست تقدیر مارا به تهران آورد و دراطراف بازار مولوی ساکن کرد. حاجی مغازه ی چایی فروشی در چهار راه سیروس داشت .خداوند باب رحمتش را به روی ما باز کرد. زندگی خوب و هشت فرزند به ما عطا کرد.

تابستان 1345 بود که راهی روستا شدیم آن موقع  من باردار بودم .در آخرین روز های تیر ماه بود که به کمک قابله ی روستا آخرین فرزندم به دنیا آمد. پسری زیبا که آخرین فرزند خانواده ی ما شد.

دوست داشتم نامش را وحید بگذارم اما با اصرار حاجی اسمش را احمد علی گذاشتیم.احمد علی از روز اول خیلی آرام و مظلوم بود اصلا کاری به کسی نداشت. از بچگی دنبال کار خودش بود. حاج محمود هم در تربیت فرزند کوتاهی نمی کرد، همیشه بچه ها را به مسجد می برد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرمهدی حقیقی

بدون حساب و کتابِ برزخ!

زمانی دیگر آیة الله حق شناس فرمودند:« این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم از او پرسیدم چه خبر؟ گفت" تمام برزخ و سوالات و... حق است اما مرا بی حساب و کتاب بردند." رفقا آیة الله العظمی بروجردی هم حساب و کتاب داشتند! نمی دانم چه کرده بود این جوان که به اینجا رسیده بود!»

منبع: کتاب عارفانه

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
شهید احمد علی نیری